گل یاس
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



گل یاس




جستجو





  # حکایت # پندانه   ...

✍ تو زندگی‌ات دنبال #مقصر نباش، #مقصر_اصلی_خودتی

?پیرزنی در خانه‌ خود نشسته بود که دزدی از بالای درب به درون خانه پایین پرید. به ناگاه میخِ پشتِ در به چشمش خورد و چشمش درآمد.

?پیرزن گفت:
برخیز نزد قاضی برویم.

?دزد گفت:
دست مرا رها کن، من از تو شاکی هستم.

?هر دو نزد قاضی رفتند. قاضی تا چشمِ خون‌آلود و کورِ دزد را دید، تکانی خورد.

?پیرزن گفت:
من از این دزد شاکی هستم، برای دزدی به خانه من آمده است.

?قاضی گفت:
مگر چیزی هم دزدیده؟

?پیرزن گفت:
نمی‌توانست؛ چون هم کور شد و هم من دستگیرش کردم.

?قاضی گفت:
ای پیرزن تو ساکت باش.

?پس رو به دزد کرده و پرسید:
چشم تو کجا کور شد؟

?دزد گفت:
میخ پشت درِ خانه‌ این پیرزن کورم کرد.

?قاضی رو به پیرزن گفت:
حال می‌دهم چشم تو را کور کنند.

?پیرزن باهوش وقتی فهمید قاضی چیزی از قضاوت نمی‌داند و فقط دنبال کور کردن چشم کسی است، سریع لحن کلام خود را عوض کرد.

?وی گفت:
آقای قاضی اکنون فهمیدم من مقصرم. اما گناه من نبود، گناه آهنگر است که این میخ را پشت درب خانه‌ من گذاشت. من که از آهنگری چیزی نمی‌دانم.

?قاضی گفت:
آفرین ای پیرزن.

?دستور داد رهایش کنند و سراغ آهنگر بروند. آهنگر را آوردند.

?آهنگر گفت:
آقای قاضی اگر یک چشم مرا کور کنید، چه کسی است که بر لشگریان امیر شمشیر و زره بسازد؟

?قاضی گفت:
پس کسی را معرفی کن و خود را نجات بده.

?آهنگر گفت:
شاه یک شکارچی دارد که موقع شکار یکی از چشمانش را لازم دارد و دیگری را می‌بندد. اگر یک چشم او را درآورید مشکلی برای شاه پیش نمی‌آید.

?قاضی گفت:
آهنگر را رها کنید و شکارچی را بیاورید.

?شکارچی را آوردند و گفتند:
چشمی درآمده، باید چشم تو را درآوریم چون نیاز نداری.

?شکارچی گفت:
آقای قاضی، من در زمان کشیدن کمان یک چشم خود را می‌بندم و برای جست‌وجوی شکار باید دو چشمم باز باشد.

?قاضی گفت:
کسی را می‌توانی معرفی کنی؟

?گفت:
بلی. شاه یک نی‌زن دارد که وقتی نی می‌زند دو چشم خود را می‌بندد و هر دو چشمش اضافه است و یکی نباشد چیزی نمی‌شود.

?شکارچی را رها کردند. نی‌زنِ شاه را آوردند و گفتند:
دراز بکش که چشمی درآمده و چشم تو را باید درآوریم و از تو واجدِ شرایط‌تر نیافتیم.

?ما نیز گاهی وقتی خسارتی می‌بینیم، به هر عنوان هر کسی جلویمان بیاید از او تقاص می‌کشیم. کاری نداریم که در بسیاری از خطاهایمان، مسبب خودمان هستیم و نباید دنبال یافتن متّهم و مجازات احدی باشیم.

موضوعات: بدون موضوع, موعود ظهور, چالش عهد در ماه صفربا امام زمان, چالش عهد در ماه صفربا امام زمان, ١١نفري كه به بهشت نميروند  لینک ثابت



[جمعه 1401-02-16] [ 03:35:00 ب.ظ ]





  بازی های رایانه ای   ...

الف ) آسیبهای جسمانی
چشمان فرد به دلیل خیره شدن مداوم به صفحه نمایش رایانه به شدت تحت فشار نور قرار می گیرد و دچارعوارض می گردد.مشاهدات نشان داده است که نوجوانان چنان غرق بازی می شوند که توجه نمی کنند تا چه حد از لحاظ بینایی و ذهنی برخود فشار می آورند.
به دلیل این که کودک در یک وضعیت ثابت تا ساعتها می نشیند ، ستون فقرات و استخوان بندی او دچارمشکل می شود. همچنین احساس سوزش و سفت شدن گردن ، کتف ها و مچ دست از دیگر عوارض کار نسبتاً ثابت و طولانی مدت با رایانه است .
پوست فرد در معرض مداوم اشعه هایی قرار می گیرد که از صفحه رایانه پخش می شود.
ایجاد تهوع و سرگیجه خصوصاً درکودکان و نوجوانانی که زمینه صرع دارند، از دیگر عوارض بازی ها ی رایانه ای است .
هیجان همیشگی هنگام بازی ، بر روی ارگانیسم فرد تأثیر گذاشته و پی آمد های منفی بر دستگاه گردش خون و گوارش می گذارد ، همچنین این هیجان های دروغین ، سلامت روانی کودک را به خطر می اندازد ؛
به نظر برخی از متخصصان اعصاب و روان ، بازی های پرهیجان رایانه ای که طی آن صفحه نمایشگر رایانه ، از فلاش ها و شعاع های خیره کننده نوری پوشیده می شود ، سبب بروز هیجای های شدید عصبی در نوجوانی می شود که از نظر عصبی ضعیف هستند و برای ابتلا به صرع ، آمادگی دارند .
به گفته پزشکان ، دلیل عمده ناراحتی صرع ، مربوط به کسانی می شود که نسبت به نور حساسیت دارند و تحمل چشمک های پی در پی نور در بازی های رایانه ای برای آنان دشوار است .

ب) آسیب های روانی ـ تربیتی

1. تقویت حس پرخاش گری
مهم ترین ویژگی بازی های رایانه ای ، حالت جنگی بیش تر آن هاست و این که فرد باید برای رسیدن به مرحله بعدی بازی ، با نیروهای به اصطلاح دشمن بجنگد . استمرار بازی هایی ، نوجوان را پرخاشگر و ستیزه جو می سازد و تلاش می کند خواست هایش را با زور و تهاجم به دست آورد .
2. انزوا طلبی
نوجوانانی که همیشه با بازی های رایانه ای درگیرند ، به انزوا و درون گرایی متمایل شده و در برقراری ارتباط اجتماعی پویا با دیگران ناتوان خواهند بود . این روحیه انزواطلبی باعث می شود که نوجوان از گروه هم سالان جدا شود که این خود زمینه ساز ناهنجاری های دیگر است .
3. تنبل شدن ذهن

ادامه
   

موضوعات: چالش عهد در ماه صفربا امام زمان  لینک ثابت



 [ 03:15:00 ب.ظ ]





  سه مصیبت بزرگ   ...

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم


مردی به محضر امام سجاد (علیه السلام) آمد و از حال و روزگار دنیای خود شكایت كرد.
امام سجاد (علیه السلام) فرمود بیچاره انسان كه در هر روز، دستخوش سه مصیبت است كه از هیچ یک عبرت نمی گیرد؛ در صورتی كه اگر عبرت می گرفت، مصائب دنیا برای او آسان می شد.
۱- هر روز كه از عمر او می گذرد از عمر او كاسته می گردد، در صورتی كه اگر از مال او چیزی كاسته می شد قابل جبران بود، ولی كاهش عمر قابل جبران نیست.
۲. هر روز، رزقی كه به او می رسد اگر از راه حلال باشد حساب دارد، و اگر ار راه حرام باشد عِقاب دارد و این حساب و عِقاب در دادگاه الهی در انتظار او است.
۳. مصیبت سوم از همه بزرگ تر است و آن اینكه هر روز كه از عمر انسان می گذرد، به همان اندازه به آخرت نزدیک می گردد، ولی نمی داند كه رهسپار بهشت است یا دوزخ؟
اگر به راستی در فكر این سه مصیبت باشد، گرفتاری های مادی در برابر آنها ناچیز است و آسان خواهد شد.

منبع: داستان دوستان، محمدمحمدی اشتهاردی

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ و عجل فرجهم.

موضوعات: چالش عهد در ماه صفربا امام زمان  لینک ثابت



[شنبه 1401-02-10] [ 07:46:00 ب.ظ ]





  در رثای نادرطالب زاده   ...

برای ما جوانهایی که جایی میان دهه‌شصت وهفتاد ایستاده‌ایم، نادرطالب زاده، پر بود از رنگ وعطر آوینی. البته رنگ وعطر اورا خیلیها دارند، شاید لااقل همه‌ی کسانی که عادت کرده‌اند درپروفایل و پس‌زمینه گوشیشان رنگ رخ یار ببینند. اما طالب زاده مثل آوینی افقها را می‌دید. مثل اوینی بصیر بود. درد را لمس می‌کرد.
درد خم شدن مبهوتانه وجاهلانه‌ی جماعتی از نه تنها عوام بلکه روشنفکران وخواص. برای تمدن به ظاهر فربه و از درون تکیده‌ی غرب. تمدنی که اوینی سی سال قبل برایش مقاله می‌نوشت و خیلیها سالها بعد تازه مبهوتش شدند در حالی که آوینی پوسیدگی آن را میدید،بو می‌کرد، حس می‌کرد ویقین داشت و حالا هرروز برای همه روشنتر میشود.همه غیر ازمسانی که چشمهایشان را بسته‌اند.

طالب زاده شعر نمی‌گفت، شعار نمی‌داد، وقتی برای مصاحبه در برنامه راز، با لهجه امریکن، انگلیسی حرف میزد، بوی متعفن پز روشنفکری، از آن به‌مشام نمی‌رسید.

در او نیرویی شگفت، عشق به انقلاب و نفرت از نظام سرمایه داری ولیبرال غرب را تبدیل می‌کرد به بصیرت. واژه می‌کرد ومی نگاشت، محتوا می‌کرد و خروجیش فیلم و برنامه راز و مستند بود.
طالب زاده انسان را یاد حدیثی می‌اندازد که فرمود علی در میان اهل آسمان مشهورتر از اهل زمین است.
طالب زاده بین صهیونیستها، بین جماعت نخبگان امریکایی، بین کسانی که مشق شهادت را فقط نمی‌نویسند بلکه مثل فانوس، مثل تیم تخریبچی، پیشاپیش می‌روند تا بفهمند، بشناسند وبشناسانند، معروف بود.

تمدن غرب، خطرها، پلیدیها، جریان منحط داخلی وخارجی وابسته به غرب را می‌شناخت، تفسیر می‌کرد، برنامه ارائه می‌کرد اما خب چه کنیم وقتی در صدا وسیمای جمهوری اسلامی، هرچیزی بیش از علم و آگاهی و غرب ستیزی معنا و ارزش دارد. و مجموعه‌ی پر طمطراق راز با آن همه آموزندگی، بایددر ساعات پایانی شبکه‌ای غریب پخش میشد و درنتیجه جوان دانشجو، طلبه ونوجوانان حتی نخبه‌ی ما، او را و برنامه‌هایش را نمیدند ونشناختند و بعضا ساده انگارانه او را بازیگر بدانند.
او که حالا به آغوش رفیقش، آوینی برگشته وشادمان از پایان فراق سی ساله است، اما غم ودرد واندوه برای ماست که معلوم نیست چند نادر دیگر، چنین غریبانه بینمان زندگی می‌کنند وبال می‌گشایند.
که معلوم نیست نادر دیگری برای نسلهای آتی از دانشگاه و حوزه‌مان بیرون خواهد آمد یا نه.
روحش شاد و راهش پر رهرو، پر از نادرباد.

موضوعات: چالش عهد در ماه صفربا امام زمان  لینک ثابت



 [ 07:39:00 ب.ظ ]





  یادمرگ   ...

❇️ قال رسول الله صلي الله عليه وآله : تارك الصلاة يسال الرجعة الي الدنيا ، و ذلك قول الله تعالي : حتي اذا جاء احدهم الموت

❇️ قال : حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ.

? بی نماز درخواست مي كند به دنيا برگردد [تا نماز بخواند] ، و اين سخن خداوند متعال است كه وقتی مرگ یکی از آنان می رسد می گوید:

? پروردگارا مرا برگردانيد تا شايد عمل شايسته انجام دهم در آن چه ترک کرده ام ، هرگز [به او مهلت داده نمی شود] آن تنها سخني است که می گوید ، و پیش روی آنها تا روزي كه برانگيخته شوند [یعنی قیامت] برزخ فاصله است.

? بحارالانوار ، ج 77 ، ص 58 .

موضوعات: چالش عهد در ماه صفربا امام زمان  لینک ثابت



 [ 12:08:00 ب.ظ ]





1 2 4 5 6

  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
گل یاس